از نشانه های خودشیفتگی
خودشیفتگی یک نوع اختلال شخصیتی و پدیده ی فراگیر جوامع انسانیست که نشانه های آن خود مداری، فقدان همدلی با دیگران، ریاکارى و دروغ است. این حالت بر روی بسیاری از جنبههای مختلف زندگی مانند روابط اجتماعی، خانوادگی و کاری تأثیر منفی میگذارد. محقیقین روان شناس تخمین زدند که یک درصد بالغین دچار اختلال شخصیت "خودشیفتگی" می باشند. و این اختلال در مردان شایعتر از زنان است.
انسان خودشیفته با خود بزرگ بینی و نوعی بینظیر بودن خود را انسان خاصی میپندارد و انتظار دارد بطور خاصی نیز با او رفتارشود. تحمل انتقاد بر ایشان سخت است و در مقابل آن خشمگین می شود، و فرد مورد نظر را به "نادانی ، حماقت و عدم درک واقعیت" متهم میکند. خود را قوی ، مشهور ، داناترین و ... قلمداد می کند و انتظار اطاعت و پیروی دیگران را دارد. بدترین درد برایشان این است که کسى به آنها توجه نکند، بنابراین براى جلب توجه دیگران، دست به هر کارى مى زند.
انسان خود شیفته، پیوسته خودش و دیگران را گول مى زند و براى بزرگ جلوه دادن خود، دائم دروغ مى گوید و امتیازات مالى و معنوى عجیب و غریبى را به خود نسبت مى دهد و گاه در این کار به قدرى اغراق مى کند که خودش هم دروغ هایش را باور مى کند. ریاکارى یکى از بزرگ ترین ویژگى هاى انسان هاى خود شیفته است. انسان هاى خود شیفته فقط صداى خودشان را مى شنوند و افکار خودشان را قبول دارند.
انسان خودشیفته چون نمی تواند از اشتباهات خود پند گیرد، هرگز سبب توسعه و پیشرفت نخواهد شد. زیرا در عالم تصورات، خود را موفق و با عظمت می داند و به همین بسنده میکند و قدرت و توانایی دیدن نواقص و اشتباهات امور را ندارد.
عاشق خویشید و صنعتْ کردِ خویش دُمِّ مـاران را سَـرِ مـارست کـیش
نـی در آن دُم، دولتـیّ و، نعمتـی نی در آن سَر، راحـتـیّ و، لـذّتـی
گِرِد سر گـردان بُـوَد آن دُمِّ مـار لایقند و در خورنـد آن هـر دو یار
«دفتر سوم بیت:2763 الی 2770»
انسان تا "مجبور نباشد" با یک فرد خود شیفته زندگى و یا همکاری نمى کند و اگر به هر علتى، چنین مشکل آزار دهنده اى براى شما پیش آمده است، سعى کنید از بحث با او بپرهیزید، زیرا جز کلافگى، نتیجه اى نخواهد داشت. با آدم خود شیفته، جز"مدارا" چاره اى ندارید. مدارا به معنى تحمل اجبارى و پذیرفتن ضعف نیست. مدارا حاصل یک روح بلند و شناخت دقیق از طبیعت انسانى است. مدارا، در واقع سازگارى همراه با آگاهى با شرایطى است که گاه بر انسان تحمیل مى شود. زندگى و کار با انسان هاى خود شیفته، امرى نا ممکن است، مگر این که بیمارى خود را بپذیرند و دنبال درمان باشند، اما مشکل کار اینجاست که افراد خودشیفته به قدرى توهمات پوچ خود را باور کرده اند که از هیچ پزشکى کمک نمى گیرند. اگر توان لازم براى کنار آمدن با یک فرد خود شیفته را ندارید، جداً از مشارکت با او، در هر زمینه اى پرهیز کنید، چون خودتان هم بشدت آسیب خواهید دید. باید براى انسان خودشیفته دعا کرد که خداوند به او آگاهى و معرفت کافى را بدهد که خود به این عیب بزرگ پى ببرد و دنبال درمان آن باشد.
منابع
1- نینا براون، کتاب "فرزندان و خودشیفتگی والدین"، ترجمه محمد قربانی و فاطمه ستوده، نشر پنجره، سال 1388