مذمت مطلق گرایی در مثنوی معنوی
این حقیقت دان، نَه حق اند این همه///نَـی به کلّـی گمرهـانند ایـن همـه
«دفتر دوم بیت.2927»
آنکه گویدجمله حقّند،احمقی است///وآنکه گوید.جمله باطل،اوشقی است
«دفتردوم بیت.2942»
جنگ هایِ خلق بهرِ خوبـی ست///برگِ بی برگی نشانِ طوبی است
خشم هایِ خلق، بهر آشتـی ست///دامِ راحت، دایماً بی راحتـی ست
«دفتر سوم بیت. 989 و 990»
از نـظرگاهاست ای مـغـزِوجـود///اختـلافِ مـؤمـن وگَـبْـر و جـهـود
«دفتر سوم بیت.1258»
پس بـدِمطلـق نباشد در جهـان///بد به نسبت باشد، این راهم بِدان
در زمانـه هیچ زهـر و قـندنیست///که یکـی را پـا دگـررا بنـدنیسـت
مر یکی را پـا، دگـر را پـای بنـد///مـر یکی را زهر و، بردیگر چو قنـد
زهرِ کار، آن مـار را باشد حیـات///نسبتـش بـا آدمـی بـاشـدمَمـات
«دفتر چهارم بیت های.65 الی 68»
نردبان هاییست پنهـان در جهان///پـایـه پـایـه تـاعَـنـانِ آسـمـان
هـر گُـرُه را نـردبانی دیگـرسـت///هـر رَوِش را آسمانـی دیگـرست
«دفتر پنجم بیت.2556 و2557»
نیست باطل هـر چه یزدانآفـرید/// از غضب، وز حِلم، و ز نُصح[1] ومَکید[2]
«دفتر ششم بیت.2597»
مطلق اندیشی بیماری بخشی از ایرانیان و قابل لمس برای همه است. در نیم قرن گذشته سالمندان و میان سالان ایران زمین دو نوع نظام راتجربه نمودند و همچنین جوانانی که پس از جنگ را به یاد دارند، سه دوران مدیریتی- سازندگی هاشمی، اصلاحات خاتمی و عدالت محوری و ارزشی بودن احمدی نژاد - را لمس نمودند. ازآنجاییکه این سه نوع مدیریت در بیست سال گذشته اتفاق افتاد، ایرانیان فراز و فرود و تأثیر آن مدیریت ها بر اقتصاد، فرهنگ، آموزش، سیاست داخلی و خارجی و...رابعینه می بینند. فارغ از حق یا باطل بودن، ارزیابی موفقیت آن مدیریت ها با شعار، اعمال و محدویت آنها با خوانندگان محترماست. اگر از منظر جامعه شناختی به این تضادها نگریسته شود، وجود این انشقاق ها در جامعه انسانی طبیعی می نماید؛زیرا برحسب روان تربیتی هر انسان، در ایام کودکی و به تبع آن نهادینه شدن حقارتها، ذلت و یا عزت نفس، سبب جذب آنها به "هویت ( مطلق گرایی)" یا "حقیقت" نهضت یا حرکات اجتماعی و سیاسی می شود و به طبع آن رفتار متفاوت از جامعه قابل انتظار است.
حتی این تفاوتها در مومنان هم مشاهده می شود.در کتاب اسرارالشریعه مرحوم علامه سید حیدر آملى (عارف نامدار شیعی) بر اساس سخنان، اعمال و احوال پیامبر اکرم(ص)مؤمنان را به سه گروه: اهل شریعت (هویت)، اهل طریقت و اهل حقیقت تقسیم نمود. ایشان ایستایى مومنان در پوسته (هویت) را محروم ماندن از حقیقت دین اسلام دانستهاند.از زمانى که پوسته و ظواهر امور در هر دین و نهضتى اجتماعی معیار سنجش و درستى اطلاق گردد به تدریج هویتشان جایگزین حقایق آن نهضت و اجتماع مىگردد. در این زمان قشریون و مقدس نماها به نشو و نما مىپردازند و مفهوم تکلیف امور در ذهن آنها؛ بزک کردن امور و تورم حرکات دینی و اجراى پر هیبت مناسک مىشود و همیشه در حال اندازهگیرى ظواهر امور بر اساس فهم مطلق انگار خویش به سر مىبرند. لذا در عمل هیچ رقیبى را تحمل نمىکند وهنرى جز حذف دیگران ندارند.تارخ اسلام پر از ماجراجویی های ذلت بار این مطلق اندیشان است که نمونه بارز آن مظلومیت علی (ع) در مقابل مقدس نما های هویت اندیش می باشد.
نبرد بین مطلق گرایی و حقیقت اندیشان در هر انقلابی نیز بروز می یابد.رفتار و اخلاق انقلابی در یک فضای ایدئولوژیک و با تکیه بر شعارها و آرمان های ارزشی جامعه شکل می گیرد و آرمان ها و شعارهای انقلابی معمولا مطلق و تام گراست، اما در مراحل بعدی یعنی در دوره دولت سازی واداره کشور، ادامه مطلق گرایی مشکلات و بلکه تناقضاتی را به بار می آورد، زیرا جنس رویارویی با واقعیات مدیریتی از جنس عقلانی بوده و منافات با جنس شور و روحیه انقلابی و فضای جنگی دارد در نتیجه آنهایی که با هویت شور انقلاب بر مسندی تکیه می زنند، ضمن حفظ شعارهای اولیه، گاه ناچار به عدول از مطلق اندیشی و گام نهادن در روند نسبی گرایی می شوند. واگر این هویت مداران انقلابی دچار اشتباه شوند، برای هواداران مطلق اندیش آنها قابل هضم نبوده و در نتیجه بر هر گونه خطای احتمالی صحه گذارده و به توجیه آن می پردازند. و این بزرگترین خطر برای کار آمدی مدیریت و ثبات اعمال در حوزه داخلی و خارجی خواهد بود. تاریخ ثابت نمود ماندن در هویت انقلابی مانع از نهادینه شدن مدیریت مطلوب حقیقت انقلاب می گردد. در دوران تثبیت وقتی حرکات اجتماعی با موتور احساسات حرکت کند، نیروهای پیاده و هویت مدار آن معمولا دچار تعصب و تحجر بوده و بدور از فکر و تحلیل مستقل و حتی انصاف می شوند. در نتیجه از درک حقایق و واقعیت ها عاجز می مانند. مطق اندیشان با استناد به شواهد دینی و تاریخ اسلام به شبیه سازی وضع پرداخته و خود را همواره در جبهه حق و مخالفان را در جبهه باطل قرار می دهند.و با حاکم نمودن تک صدایی و تک اندیشی وتعصب و تحجر جامعه را از رشد و توسعه فکری و سیاسی بازمیدارند. چون مطلق اندیش از تساهل و تسامح بدور بوده و قادر با تعامل منطقی با جهانیان و دگراندیشان نیستند این معضل تبعا مانع رشد وتوسعه و هم اندیشی وبهره برداری از تجارب و دستاوردهای جهانی شده و مطلق گرایان را در دایره ای تنگ، محصور و منزوی خواهد کرد.
منتشره در هفته نامه ستاره صبح 1 مرداد 1390