آغاز جنگ نرم از کدام منظر
آقای صفار هرندی - سردبیر سابق کیهان و وزیر سابق ارشاد اسلامی در دولت نهم- معتقد است شروع دوران سازندگی و تأسیس فرهنگسرا ها و تاسیس روزنامه همشهری و " تغییر ذائقه مردم به شهروند حقوق مدار و مطالبه گر" در دوران سازندگی و اصلاحات، زمان آغاز جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است(اعتماد- 21آذر) . ولی با بررسی شواهد تاریخی انقلاب اسلامی و موضع گیری های حضرت امام، زمان و مکان جنگ نرم بر علیه انقلاب اسلامی چیزی دیگری مفهوم می گردد.
. حضرت امام خمینی در صدور پیام قبول قطع نامه 598، همه را توجه به جنگ دیگری داد که تا پایان عمر شان این جنگ در همه پیامهای شان به خصوص در پیام سوم اسفند 67 (منشور روحانیت) ملموس بود. ایشان بی نیاز از هر شرح و تفسیری هویت و شعار دشمنان خطرناک انقلاب اسلامی را برای ما روشن کرده است:" در حوزه و دانشگاه ها مقدس نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کرده ام، اینان با تزویرشان از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود می کنند، اینها با قیافه های حق به جانب و طرفدار دین و ولایت، همه را بی دین معرفی می کنند، باید از شر اینها به خدا پناه بریم".( صحیفه نور جلد 20،ص 235 )
براساس موضع گیری های ایشان پس از جنگ تحمیلی می توان استنباط کرد، که خصوصیات قدرت نرمی که در درون منجر به نابودی انقلاب می شود،حداقل سه مورد ذیل می باشد:
1- مخالفت با تمدن جدید، جهل و خرافه
سه ماه بعد در دوم مهر 67 در پاسخ به نامه حجت الاسلام قدیری ( عضو شورای نگهبان از تیر 1380 تا 1383) در مورد شطرنج و آلات موسقی، آورده اند:" آن گونه که جنابعالی از اخبار و رویات برداشت دارید، تمدن جدید بکلی باید از بین برود و مردم کوخ نشین بوده و یا برای همیشه در صحرا ها زندگی نمایند..... ولی شما را نصیحت پدارانه می کنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس نما ها و آخوند های بی سواد واقع نشوید، چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیت مان نزد مقدس نماهای احمق و آخوند های بی سواد صدمه ای بخورد، بگذارید هر چه بیشتر بخورد" (صحیفه نور جلد 21،ص35) و همچنین در پاسخ به نامه بعدی آقای قدیری در دوازدهم مهر 67، آورده اند: "ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمۀ زلال اسلام ناب محمدی- صلی الله علیه و آله – برسیم و امروز غریب ترین چیز ها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانی میخواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانی های آن گردم" ( صحیفه نور جلد 21،ص 41).
2- تحجر و واپسگرایی
درسوم اسفند 67 حضرت امام در پیام بسیار مهمی که لقب منشور روحانیت را به خود گرفته؛ لزوم مقابله و جنگ با این فرقه هویت مدار را بسیار روان و با آدرس های دقیقی مکتوب نمودند:
"امروز عدهای با ژست تقدسمآبی چنان تیشه به ریشۀ دین و انقلاب و نظام میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند. اینها مروج اسلام آمریکائیند و دشمن رسول الله."(صحیفه نور جلد21،ص91).
"در شروع مبارزات اسلامی اگر میخواستی بگویی شاه خائن است بلافاصله جواب میشنیدی که شاه شیعه است. عدهای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند و هیچکس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدرپیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.......آنقدر که اسلام از این مقدسین و رحانینما ضربه خورده است از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین علیه السلام که در تاریخ روشن است. بگذارم و بگذرم و ذائقهها را بیش از این تلخ نکنم. ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مأبی و دین فروشی عوض شده است" ( صحیفه نور جلد 21،ص 92)
3- وارثان انحصاری ولایت
"دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را بنفع شاه بشکنند امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند ولایتیهای دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند و در عمل پشت پیامبر و اهلبیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند . راستی اتهام آمریکایی و روسی و التقاطی، اتهام حلال کردن حرام ها و حرام کردن حلالها، اتهام کشتن زنان آبستن و حلیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر میشود، از آدمهای لامذهب یا از مقدسنماهای متحجر و بیشعور؟" ( صحیفه نور جلد 21،ص 93) .