آنچه منصب می کند با جاهلان(عارضه های اجتماعی جهل و قدرت از منظر مولوی)
عصر مولوی، عصر کشاورزی بود؛ که در عرصه عمومی آن انسان حق هیچ گونه انتخابی نداشت. و هزاران سال قبل از مولوی تا یک قرن پیش، معنی حکومت قرین بود با پادشاهی و سلطنت. در آن عصر بدون خونریزی حاکمی عزل نمی شدو در شرایط متعارف آن عصر، هر حاکمی مادام العمر سلطنت می کرد. دعا و صلاح همه در این بود که حاکم عادل نصیب شان گردد؛ زیرا در ادبیات جامعه عصر کشاورزی، عزل حاکم و یا نقد و اعتراض به او، مفهومی نداشت؛ در نتیجه وقتی مولوی شاهد پایمال شدن حقوق انسانی جامعه در جهت فربهی یک نفر بود، در لباس داستانها و یا گفتگوهای بسیار عالی از زبان حیوانات، انتقادات خویش را به حاکمان بیان می نمود و لزوم رعایت حقوق انسان ها و به تبع آن برقراری روابط انسانی را با هنرمندی خاص، همانند چهار داستان ذیل بیان می داشتند:
3- در دفتر پنجم در داستان شاه ترمز و دلقک؛ رابطه خودکامگی با سانسور و سکوت را بنمایش گذاشته است.
1- درمانده گی در همه امور:
سخت
درمانَد امیرِ سُسْت ریـش /// چون نه پس
بیند، نه پیش از احمقیش
راه،
همـوار اسـت و زیرش دام ها /// قــحـطِ مـعـنـی در مـیان نام ها
(دفتر اول بیت: 1059 و 1060)
2- تعطیلی عدل و صلح
واسِتـان از
دسـتِ دیـوانـه ســلاح// تا ز تو راضـی شـود عـدل و صـلاح
چون سلاحش هست
و عقلش نه، ببند// دسـتِ او را ورنـه آرَد صـد گزند
(دفتر چهارم بیت:1434 و
1435)
3-
همه گیری ، ظلم در جامعه
آنچه
منصب مـی کند با جـاهـلان/// از فضیحت، کی کند صد ارسلان ؟
عیبِ او مخفی ست، چون آلت
بیافت/// مـارَش از سوراخ بر صحرا شتافت
جمله
صحرا مار و کژدم پُـر شود /// چونـکه جاهل، شـاهِ حُکم مُر
شود
(دفتر چهارم بیت های 1441 الی
1443)
4-
حکومت نالایق بر معنویت جامعه، زیانبار و کشنده تر از سوءاستفاده ازقدرت است
مال
و منصب ناکسی کآرد به دست/// طالبِ
رسواییِ خویش او شـده ست
یا کند بخـل و عطاهـا کـم دهد/// یـا سـخا آرَد بـه
نـامَـوْضِـع نهـد
شــاه را در خـانــۀ بَیـدَق نـهـد/// ایـن چنیـن باشد عطا کاحمَق دهد
حکم چون در دستِ گمراهـی فتاد///
جـاه پنـداریـد ، در چـاهـی فـتـاد
ره نمـی دانـد قــلاووزی کـنـد///
جـانِ زشتِ او جهانْ سـوزی کند
(دفتر چهارم بیت های 1444 الی
1448)
5-
سانسور از علائم سروری جاهلان است
چونکه زاغان، خیمه بر بهمن زدند///بلبلان
پنهـان شـدنـد و تـن زدنـد
(دفتر دوم بیت: 40)
احمقان، سَـروَر شدستند و ز بیم/// عاقلان سـرها کشـیده در گلیـم
(دفتر چهارم بیت:1452)
6-
وقتی فرومایگان سروری یابند، جای انسانهای عالم درزندان است
چون
که حکم اندر کفِ رندان بُوَد/// لاجَــرَم
ذَالـنّـُون در زنـدان بُـوَد
(دفتر دوم بیت: 1393)
7- وقتی قدرت به دست انسان های فرومایه باشد؛ همانند منصوراو را بر
دار می کنند
چون
قـلم در دستِ غـدّ اری بُوَد/// بـی گـمان مـنصور بـر داری بُـوَد
چون
سفیهان راست این کار و کیا/// لازم آمـد یَـقْـتُـلُـون الْاَنْبـیـا
(دفتر دوم بیت:1398 و 1399)
8- در زمان حکومت جاهلان .........
چونکه
بی تمییزیانْ مان سَـرورَند///صاحبِ خـر را به جایِ خـر برند
(دفتر پنجم بیت: 2545)
9-جمع
قدرت و جهل در یک شخص، فرعونزا است
چون
سلاح و جهل جمع آید به هم// /گشت فرعونی جهانْ سوز از ستم
(دفتر ششم بیت: 4723)
پس
از انقلاب صنعتی و ظهور پارلمان و انتخابات، و همچنین درحال حاضر با انقلاب جهانی
انفورماتیک؛ دست یابی اکثریت انسان ها به اطلاعات و آشنایی لازم به حقوق بشری -که
خداوند به همه انسانها عطا نموده- آسان گردیده است. در بستر تاریخ نیز با سعی و
خطا ثابت گردیده که این شیوه حکومت است که می تواند ظلم و فساد در جامعه را کاهش
دهد .حال پس از هفتصد سال، با توجه به کمرنگ شدن حکومت های فردی، تازگی و طراوت
اجتماعی این اشعار و تاثیر گذار بودن آن، آدمی را حیرت زده می کند که چکونه مولوی
هفت قرن آینده را پیش بینی می کرده است.
منتشره در هفته نامه ستاره صبح 28 خرداد 1390