بصیرت
کتاب "بصیرت و عصر جنگ نرم" با موضوع بندی های تفصیلی و تقسیم بندیهای مختلف و با رجوع مدام به آیات و احادیث و سخنان آیت الله خامنه ای، در سال 1389 از سوی مرکز نشر زرینه، منتشر گردید. در این کتاب انواع گوناگون بصیرت از منظر فلسفی، روانشناختی و ... ارائه گردید. ولی این کتاب از حیث حوزه کاربرد، تقسیم بندی شش گانه بصیرت (فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و علمی) ارائه دارد که کاربردی عامیانه دارد. در دو سال گذشته به واسطه تبلیغات رسمی، در افکار عمومی ایران، مفهوم بصیرت سیاسی تداعی کننده موضع گیریهای سیاسی مشخصی می باشد. ولی امید است در این سال جهاد اقتصادی، مفهومی از بصیرت و بی بصیرتی در حوزه اقتصادی هم توسط مبلغان رسمی، رسانه ها و مطبوعات؛ به افکار عمومی ارائه گردد. چنانچه در شماره های قبل ذکر گردید، در عصر کشاورزی(عصر مولانا) در هفت قرن قبل، این دسته بندی و تقسیمات امروزی بصیرت در حوزه اجتماعی، کاربرد و مفهومی نداشت. از بین تعاریف گوناگون امروزی که از کلمه بصیرت، ارائه می شود، تنها درخور عصر اطلاعات خواهد بود، عصری که تداوم هدایت افکار عمومی، آن هم بحالت متمرکز محال گردید. ولی در جامعه عصر کشاورزی که نوع تولید و مدیریت ثابت و محدود بود، تنها جنگاوران و نخبگان قدرت ظهور می یافتند. اگر از استثناها هر دوران بگذریم، آن عصر نیازی به رویش انواع نخبگان نبود تا انواع بصیرت نیاز باشد. در نتیجه برای عاقبت به خیری یک ملت، تنها با بصیرت شاه یا سلطان لازم بود. در نتیجه ادبیات نصایح صالحان عصر کشاورزی، مربوط به اخلاقات و حوزه فردی بوده؛ و مفهوم بصیرت در مثنوی معنوی قرین بود با؛ دانایی(عاقل و عاقبت بین)، دوراندیشی(حَزْم) و عاقبت اندیشی (اِمعان). حضرت مولانا در شش دفتر مثنوی در باب اکتساب بصیرت و آفات آن داستانهای مختلقی سرود که در این شماره و شماره های آینده ابیاتی که می شود از متن داستانها جدا نمود، به قلم خواهد آمد، ولی در این شماره راه هایی که منتج به بصیرت در اعمال و عاقبت به خیری می گردد، تقدیم می شود:
1- عمل از روی عقل و دانش
راست فرمـوده ست با ما مصطفی /// قـطب و شاهنشاه و دریایِ صفا
کانچه جاهل دید خواهد عاقبت /// عـاقـلان بیننـد ز اوّل مرتبت
کارها ز آغاز اگر غیبست و سِرّ /// عاقل اول دید و، آخِر آن مُصِـرّ
«دفتر سوم بیت:2196 الی 2198»
ای خُنُک چشمی که عقلستش امیر /// عاقبـت بین با شد و حِبْـر و قَریر
فرقِ زشت و نغز، از عقـل آوریـد /// نی ز چشمی کز سیـه گفت و سپید
«دفتر ششم بیت: 2966 و 2967»
2- عاقبت اندیشی در امور
هـر که آخـِر بینتر، مسعودتـر /// هـر که آخُـر بینتر، او مـطرودتـر
دفتر چهارم بیت:1614»
بنگر آن ها راکه آخِـردیـده اند /// حسرتِ جان ها و رَشکِ دیـده اند
بنگر آن ها راکه حالی دیـده اند /// سِرِّ فـاسد، ز اصـلِ سَر ببریـده اند
«دفتر چهارم بیت های:1690 و 1691»
هر که آخِـربیـن بُوَد مسعـود وار /// نبـودش هـر دَمز رَه رفـتـن عِثار
«دفتر چهارم بیت:3371»
گـر هـمی خواهی سلامت از ضرر /// چشم ز اول بنـد و پایـان را نگـر
«دفتر ششم بیت: 1360»
3- رهایی از لذت مادی
حـزم، آن باشد که نفْریبدتورا /// چرب و نوش ودامهایِ این سرا
«دفتر سوم بیت:219»
چیست اِمعان؟ چشمه را کردن روان /// چون ز تن جان رَست، گویندش روان
«دفتر ششم بیت: 2187»
4- صبر در عمل
زین کمین، بی صبر و حَزْمی کس نَجَست /// حَزم، را خود، صبرآمد پا و دست
«دفتر سوم بیت:213»
5- احتیاط در عمل
حَزْم، سُوء الظن گفته ست آن رسول /// هر قَدَم را دام میدان ای فَضُـول
رویِ صحرا هست هموار و فراخ /// هر قدم دامی است، کم ران اُوستاخ
«دفتر سوم بیت:268 و 269»
منتشره در هفته نامه ستاره صبح 9 مهر 1390