موانع شناخت
در حوزه سیاست و فرهنگ بصیرت هر فردی، وابسته به ارزشهای حاکم بر تفکر اوست. و بنا به تأکید قرآن کریم درآیات 13 حجرات و22 روم در"گوناگونی خلق ها"؛ همسان سازی رفتار ها در حوزه سیاسی و فرهنگی خلاف سنن الهی است. لذا مفهوم بصیرت در نزد عموم انسانها در هر حوزه ای گوناگون است، جز در حوزه اقتصاد؛ که فهم معنای بصیرت و بی بصیرتی در عوام، ربطی به گوناگونی ملتها، علم، جغرافیا و زمان ندارد. رشد و توسعه منتهی به رفاه یک ملت، رابطه مستقیم با فهم صحیح و رابطه معکوس با خطاهای شناختی اکثریت اعضای آن جامعه دارد. به عبارتی بی بصیرتی در امور، رابطه مستقیم با جهل و رابطه عکس با آگهی و معرفت دارد، معرفت نسبت به سیاست، فرهنگ، اقتصاد، حقوق و فناوری بر اثر خبر و آگاهی درست حاصل می شود. ما نیاز به خبر و آگاه شدن داریم و از تاریخ اقوام و افت و خیزهای ملل، ... و از راه های کسب دانش روز مطلع باشیم. دانش روز را بیاموزیم و به صورت تجربه در آوریم. و به قول حضرت مولانا وجه تمایز ما از حیوانات، خبر و آگاهی و شناخت است.
جان نباشد جُز خبر در آزمون /// هر که را افزون خبر، جانش فزون
جانِ ما ازجـانِ حـیوان بیشتر /// از چه؟ زآن رُو که فزون دارد خَبَر
«دفتر دوم بیت:3326 و 3327»
همه ما صاحب شناخت و جهان بینی ویژه ای هستیم. شرایط معیشتی و فرهنگی و روانی بر شناخت ما تأثیر قاطع دارد. تجربه ثابت نمود بزرگترین موانع شناخت و بصیرت، ویژگی ذهنی و معرفتی ماست. از واقعیات ها غافل می مانیم؛ ذهن ما از مرزها فراتر نمی رود، شناخت ما وسعت پیدا نمی کند. به قول شادروان محمد مختاری: "ما مبتلا به ساختار استبدادی ذهنی هستیم". برای اینکه بصیرت و شناخت ما با واقیعت های نزدیکتر باشد، و درجه سودمندی آن هم برای ما افزایش یابد لازم است که ابتدا آفات و موانع شناخت را بشناسیم در واقع از شناخت خود آفت ذایی کنیم. این آفت زدایی تنها با کسب شناخت و معرفت عقلانی حاصل می شود، نه با علتهای درونی و حجاب های بیرونی.
فـهـم هـایِ کُـهنـۀکـوتـه نـظـر /// صـدخیـالِ بَـد درآرَد درفِـکَـر
«دفتر اول بیت:2762»
ز آنکه نفسش گِردِ علّت می تند /// معـرفـت را زود فاسـد مـیکـند
«دفتر سوم بیت:2691»
چونکه آبِ خوش ندید آن مرغِ کور /// پیشِ او کـوثــر نمـایـد آبِ شـور
«دفتر چهارم بیت:2594»
اگر از آفات شناخت غافل شویم، در تاریخ و جغرافیای معرفت، محدود و محصور می مانیم. چنان است که گویی درون چاه رفته ایم و می خواهیم گستره جهانی را ببینیم.
تـو درونِ چـاه رفـتستی ز کـاخ /// چـه گـنـه دارد جهـان هـایِ فـراخ
«دفتر سوم بیت:2830»
ایـن جهـان پُـرآفـتـاب و نـورِ مـاه /// او بهـشته، سـرفـرو بُـرده بـه چـاه
«دفتر سوم بیت:4796»
معرفت های غیر علمی و اسطوره ای که حافظه ما را پر کرده اند مانع شناخت واقعی ما می شوند، و هرگز به صرافت بازبینی و بازنگری آنها در سایه دانش و معرفت جدید نیفتاده و غفلتگرانه، و گاهی جاهلانه، به آنها وابسته ایم. که بصورت آبگینه و شیشه کبود برابر چشم ما قرار گرفته و واقعیتها را به رنگ حجاب های ذهنی کهنه خویش می بینیم و با پاسخ های کهنه به پرسش های امروزی پاسخ گوییم.
آبگـینۀ زرد چـون سازی نقـاب /// زرد بـیـنـی جُـمـلـه نـورِ آفـتـاب
بشکـن آن شیشۀ کبود و زرد را /// تـا شـناسـی گَــرد را و مَرد را
«دفتر اول بیت.3958 و 3959»
از سَمـومِ نفـس، چـون بـا علّتـی /// هر چه گیـری تو، مـرض را آلتـی
گر بگیری گوهری، سنگـی شـود /// ور بگیری مِهـرِ دل، جـنگی شـود
«دفتر سوم بیت.2693 و 2694»
منتشره در هفته نامه ستاره صبح 16 مهر 1390