وبلاگ شخصی محمدرضا ملکیان

بالندگی و بازندگی

سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۵۶ ب.ظ


 

افول ایدئولوژی کمونیسم و پایان حیات شوروی و به تبع آن فروپاشی رژیم‌های کمونیستی اروپای شرقی (بلوک شرق)، یکی از اتفاقات مهم تاریخی است. اگرچه در دو دهه گذشته از منظر جامعه شناسی کتب و مقالات زیادی در مورد فروپاشی بلوک شرق(حکومت‌های ستمگر به زبان فارسی منتشر گردیده، ولی این نوشتار مختصر در باب علت درماندگی روابط خارجی بلوک شرق می‌باشد.

مدیریت و تصمیم سازی‌های دیپلماسی بلوک شرق، همانند مدیریت داخلی شان در برخورد با منابع انسانی و ثروت‌های ملی دارای رفتار و عملکردی مشابه برای «خَلقِ جهانی آرمانی» بود. در تبلیغات شان برنامه‌ای برای مدیریت جهان ارائه می‌دادند، اما در عمل با سیاست «روزمرگی»، بن بستی برای خلاقیت‌های یک مدیر یا دیپلمات بودند. کارشناسان روابط بین المللی بلوک شرق همانند کارشناسان داخلی شان فقط به دنبال «علت» و اثبات تئوری توطئه بودند و از ورود به منطقه ممنوعه«دلیل» پرهیز می‌کرند. این امر سبب شد که از درک تغییرات جهان  عاجر شوند.  اردوگاه شرق با محصور بودن در زندان ایدئولوژی، ماتریالیسم در مذاکرات شان با طرف‌های خارجی، بجای حفظ منافع ملی درازمدتِ وطن خویش، بدنبال اثبات حقانیت و توهمات ذهنی شان بودند. در نتیجه برای دوست و دشمن، به رغم تبلیغات قوی شان هیچ گونه پیچیدگی سیاسی نداشتند. رفتار سیاسی آنها، با آسودگی خاطر، نقشه‌های درازمدت خویش را درباره آنها پیاده می‌کردند. در نتیجه آنها در صحنه‌ها بالنده به میدان می‌آمدند و پس از فرو افتادن احساسات و گذر زمان، بازنده  می‌شدند.

بر اساس دستورات قرآن کریم - آیات 36 نحل، 42 روم و 21 غافر- موظفیم با آگاهی از سرنوشت ملل ستمگر ، از عملکردشان عبرت بیاموزیم. رژیم‌های سوسیالیستی اروپای شرقی نه درگیر جنگ خارجی بودند  تا شکست بخورند و نه در داخل با مبارزه چریکی روبه رو بودند. علت العلل سقوط آنها تصلب ایدئولوژی رسمی بود که قادر به پاسخ گفتن به چالش‌ و نیاز های طبیعی ناشی از دگرگونی انسان‌ها نبود. به همین دلیل امام خمینی در پیامش به آقای گورباچف- آخرین رهبر شوروی سابق- جوابگو نبودن کمونیسم به نیازهای واقعی انسان را علت به موضع تاریخ سپردن آنان دانستند. (صحیفه نور، ج21، ص67)

اراده خدائی گونه اردوگاه شرق برای خَلقِ جهانی آرمانی، سبب گردید پنجاه سال منافع و ثروتهای ملی آنان  صرف ایجاد جامعه ای با پوشش، تفکر و ادبیات  یکسان شود، که ثمره آن عقب ماندگی علمی، صنعتی و تولیدی کشورشان همانند شرایط حال کره شمالی گردید. جالب آن که آن کشورها پس از دو دهه، هنوز از ساختار عقب افتاده کاملا رهایی نیافته‌اند.

 اگر نفس(شیطان)  بر عقل غلبه یابد، اخلاق خدایی (ستمگری) بجای اخلاق بندگی، رسمیت می یابد. و بنا به نصیحت حضرت مولانا تنها کسانی در مسیر ستمگری  قدم بر می دارند که غرق در خودشیفتگی و خودمدار باشند.

از نُـبـی(1) بـشنـو ضَـلالِ رهـروان      که چه شان کردآن بِلیسِ بدْ روان

صد هزاران ساله راه از جاده دور           ُردشان و،کردشان اِدبار(2)و عُـور(3)

استخوان‌هاشان بـبـین و مـویشان        عبرتی گیر و مران خـر، سویشـان

                                              «دفتر اول بیت:2948الی 2950»

 

پی نوشت:

1- نُبی: قرآن

2- اِدبار: بخت برگشتگی

3- عُور: برهنه

منتشره در هفته نامه ستاره صبح 13 اسفند 1390

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۲۰
محمد رضا ملکیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی