نیاز و الزامات مشورت
جایزالخطا بودن انسان از ستونهای خلقت الهی است، و آن لازمه گذران زندگی دراین جهان مادی است. از انبیاء وائمه بگذریم، تاریخ به یاد ندارد انسانی عقل کل و همه چیز دان خلق شده باشد. لازمه بشر بودن اخلاق بندگی و قبول محدویت های آن است. نیاز به فکر دیگری زمانی حیاتی می شود که فرد آگاه به وسعت نادانی خویش باشد. نداشتن این آگاهی در کسانی که صاحب اقتداری باشند، برخوردیمناسب با خردمندان و آگاهان محیط خویش،نخواهند کرد. در این باب شهید مطهری در صفحه 242 کتاب "سیری در سیره نبوی" آورده اند: "پیامبر اکرم با اینکه فرمانش میان اصحاب بیدرنگ اجرا میشد و آنها مکرر میگفتند چون به تو ایمان قاطع داریم، اگر فرمان دهی که خود را در دریا غرق کنیم و یا در آتش بیفکنیم، این کار را میکنیم. امّا حضرت هرگز به روش مستبدانه رفتار نمیکردند. درکارهایی که از طرف خدا دستور نرسیده بود، با اصحاب مشورت میکردند و نظر آنها را محترم میشمردند و اینگونه به آنها شخصیت میدادند. این حرکت موجب رشد اندیشه و تفکر در جامعهی اسلامی میشد. برای مثال در جنگ بَدر اصل مسأله و همچنین تعیین محل اردوگاه و نحوهی رفتار با اسرای جنگی را به شور گذاشتند.در احد نیز راجع به اینکه شهر مدینه را اردوگاه قرار دهند و یا اردو را به خارج ببرند، به مشورت پرداختند و در احزاب و تبوک نیز شور نمودند."مشورت و مشاوره به راستى مقوله اى به شدت انسانى و تجلى دهنده انسانیت فرد است.بطور طبیعی دو فکر مشورت گر از هم نیرو و قدرت مثبت و یا منفی می گیرند، از این رو نباید با هر فردی مشورت نمود. حضرت مولانا حسب آیات قرآن و سنت رسول اکرم(ص) در باب مشورت، شش الزام ذیل را در مثنوی آوردند:
1- لزوم مشورت با دانایان صالح و مثبت اندیش.
مشورت کن با گروهِ صالحان /// بـرپیمبـر امـرِ شـاوِرْهُـمْ بـدان
«دفتر ششم بیت. 2611»
گفت پیغمبر.بـکُن ای رأیْزن /// مَشْوَرت کـالْـمُ سـتَ شارُمـؤْتَـمَن1
«دفتر اول بیت:1044»
زانکه با عقلی چو عقلی جُفت شد /// مــانعِ بـَدْفعلـی و بـَدگُـفتشـد
«دفتر دوم بیت.20»
2- لزوم پرهیز از مشورت با بدخواهان
چونکه کردی دشمنی، پرهیز کن /// مشورت بـا یـارِ مهـرْ انگیـز کن
«دفتر چهارم بیت.1981»
3- لزوم پرهیز از مشورت با بد اندیشان
نَـفْس با نَـفْس دگر چون یـار شد /// عقلِ جُزْوی عاطل و بیکار شد
نَـفْس با نـفسِ دگـر خندان شود /// ظلمت افزون گشت، ره، پنهان شود
«دفتر دوم بیت.21 و 27»
4- لزوم پرهیز از مشورت با نفس سرکش
مَشْوَرت با نفسِ خود گر میکنی /// هرچه گوید، کُـن خلافِ آن دَنی
گــر نـماز و روزه میفـرمایدت /// نـفس، مَـکّارست، مـکری زایدت
«دفتر دوم بیت.2273 و 2274»
5- لزوم مخالفت با مشاوره های نفس حتی اگر دعوت به نماز باشد
مَشورت با نفسِ خویش اندر فِعال /// هرچه گوید، عکس آن باشدکمال
«دفتر دوم بیت.2275»
مَشْوَرت با نفسِ خود گر میکنی /// هرچه گوید، کُـن خلافِ آن دَنی
گــرنـماز و روزه میفـرمایدت /// نـفس، مَـکّارست، مـکریزایدت
«دفتر دوم بیت.2273 و 2274»
6- مشورت باید مبهم و سربسته باشد.
مشـورت دارند سَرپوشیده1خوب /// در کنایت با غلـطْ افکن مشـوب2
مشورت کردی پیغمبـربسته سَر /// گفته ایشانَش جـوابوبـی خبـر
در مثـالـی، بستـه گفتـیرأی را /// تـانداند خصـم،از سـر،پـای را
«دفتر اول بیت.1051 الی 1053»
سَرپوشیده: سربسته و مبهم
مشوب: مخلوط، آمیخته
منتشره در هفته نامه ستاره صبح 25دی 1390