هرکه محبوس است اندر بو و رنگ
نمىتوان از ظاهرشرعى
عبادات، میان یک عابد ریاکار و یک عابد صادق، فرقى قائل شد. عامل تفرق بین این دو،
«نیت» آنها است (که تنها خداوند مىداند). پیامبران آمدند تا با بشارت و ترساندن مردم،
نیات آنها را عوض کنند. به طورىکه پیامبر اسلام تغییرات محسوسى بر سنن و هویت
اجتماعی ایجاد ننمود، بلکه دیدگاه و نیات عربهاى جاهل را نسبت به روابط اجتماعىشان
تغییر داد. نیت و رسالت هیچ پیامبرى تغییر علوم ملتهایشان نبود، بلکه هدف انبیا
تغییر درون انسانها بود، به طورىکه آخرین پیامبر خدا محمد(ص) ثمره و معنای رسالت
خویش را، کمال اخلاق انسانى اعلام نمود.
مرحوم علامه سید حیدر
آملى (عارف نامدار شیعی) در کتاب اسرارالشریعه، شریعت و فقاهت را ابتدا و پوسته
دین اسلام و حقیقت را کمال آن اطلاق نمود. و ایستایى مومنان در شریعت و فقاهت را
محروم ماندن از معنی و حقیقت دین اسلام دانستهاند.
معنـی آن باشـد کـه
بستاند تو را بـی نیـاز از نــقش گـرداند تـو را
معنی آن نَبْـوَو که
کور و کَر کند مرد را بر نــقش، عـاشق تـر کنـد
«دفتر
دوم بیت:720 و 721»
در صدر اسلام، مؤمنان
تنها به دنبال زندگى اخلاقی، راستى و پاکى و رعایت حق الناس در تمامى زوایاى زندگىشان
بودند، در نتیجه، از اجتماع آنان، مؤمنان هویتى پدیدار شد که نسیم آن ملتهاى
پیرامون خویش را عاشق اخلاق محمدى نمود.
آن جماعت مسلم، هرگز
به نیت ایجاد آن هویت، دست به رفتار مسلمانى نمىزدند و امپراتورى صدر اسلام از
رفتار محاسبه نشده اجتماع مؤمنان حاصل گردید و به عبارتى مومنان، مسلمانى (اخلاق
حسنه) را براى ایجاد آن امپراتورى بروز نمىدادند، بلکه مسلمانان مسلمانىشان را
بدون چشم داشت دنیوى انجام مىدادند. ولى از زمانى که امویان با عدم رعایت اخلاق
انسانی، تنها به دنبال چشم داشت منافع دنیوی از دین برآمدند، هویت و ظواهر؛ معیار
درستی اعمال قرار گرفت، در نتیجه فضایى ایجاد شد که مقدس نمایان جاهل، متشرعین
خودمدار و چاپلوسان آستان قدرت؛ بعنوان نماد رسمی مؤمنان اطلاق می شدند.
از منظر علامه سید حیدر
آملى" متدینین هویت اندیش و مومنان حقیقت اندیش داراى ذهنیت و تفاسیر متفاوت
از خدا، پیامبر و تاریخ ادیان میباشند." که این سبب بروز اعمال و رفتار اجتماعى و
سیاسى متفاوت و مخالف هم و سبب جنگهاى زیادى دربستر تاریخ گردیده است.
چونکه بـی رنگی اسیرِ
رنگ شـد موسئـی با مـوسئـی در جنگ شـد
«دفتر اول بیت: 2467»
امروزه از منظر علوم
انسانی، وجود هویت مداران و حقیقت مداران از روند طبیعى ایستایى و مرگ و یا بلوغ
نهضتها و تمدنها می باشد. این دو گروه داراى عالمان، پیروان و اصناف خاص خویش
هستند، انتظار اتحاد در اعمال این دوگروه دور از عقل و فهم تاریخى از نهضتها و
ادیان می باشد.
از زمانى که پوسته و ظواهر امور در هر دین و نهضتى، معیار سنجش و درستى اطلاق گردد به تدریج هویتشان جایگزین حقایق آن دین و نهضت مىگردد. در این زمان قشریون، مقدس نماها و متملقین بی مایه به نشو و نما مىپردازند و مفهوم تکلیف دینى در ذهن آنها؛ بزک کردن امور و تورم حرکات دینى و اجراى پر هیبت مناسک مىشود و همیشه در حال اندازهگیرى ظواهر امور بر اساس فهم مطلق انگار خویش، به سر مىبرند، و بطور طبیعی هیچ رقیبی را تحمل نمىکنند.
هرکه محبوس است اندر
بو و رنگ گر چه در زُهدست، باشد خُوش تنگ
«دفتر پنجم بیت:3531»
منتشره در هفته نامه ستاره صبح 29 بهمن 139