منشأ تصاعد بحران در خاورمیانه
درشماره قبل هفته نامه ستاره صبح مقاله یادداشتی از آقای ابراهیم متقی تحت عنون "تصاعد بحران در خاورمیانه" منتشر گردید. به دلایلی که در ذیل خواهد آمد تلقی و ادعا های آقای متقی در دلالت بر " دیپلماسی اجبار" و " جنگ سرد" برای قدرت نرم و همچنین "سیاست امنیتی امریکا" به عنوان شالوده شکل گیری بحرانهای خاورمیانه نادرست و نشان از عدم شناخت تغییرات اجتماعی حاصل از تکنولوژی عصر اطلاعات است.
1 جورف نای خالق اصطلاح"قدرت نرم" در دهه نود میلادی و نویسنده کتاب" قدرت نرم" در سال 2004، در ماه می سال 2011 کتاب جدیدی با عنوان "آینده ی قدرت " منتشر نمود. حسب این دو کتاب برمی آید کهفهم و شناخت دو معیار "منابع" و "رفتار و ادبیات" قدرت برای تفریق بین قدرت نرم و سخت ضروری است. مهمترین منبع قدرت نرم، فرهنگ ( ارزشهای حاکم بر روابط اجتماعی در عرصه های عمومی و سیاسی) است که رفتار و ادبیات آن ملاحظات اجتماعی، جاذبه و همکاری می باشد. به عبارتی قدرت نرم، توانایی دستیابی به اهداف و آمال مطلوب از طریق جلب حمایت افکار عمومی جامعه و نخبگان، و اقناع اذهان به جای اعمال فشار است. قدرت نرم، توان یک فرد یا کشور برای دستیابی به اهدافش از طریق جذابیت است نه از راه اجبار یا تنبیه.
مهمترین منابع " قدرت سخت" تطمیع، الزام، رشوه و تنبیه است و رفتار و ادبیات آن وادار کردن، فرمان دادن و اجبار است.درک این مهم ضروری است که منابع اصلی قدرت نرم چون از فرهنگ، رفا و کارمدی نظام سیاسی جامعه نشأت می گیرد- همانند اخلاق- خارج از کنترل دولتها قرار دارند. نمونه بارز آن الگو شدن ترکیه برای حکومتهای جدید تونس، مصر و لیبی است که متأثر از قدرت نرم نظام سیاسی و اقتصادی ترکیه است تا توطئه استکبار جهانی.
2 در مطالبی از اینجانب تحت عناوین "منابع قدرت در عصر جدید" – 5آذر 90 در هفته نامه ستاره صبح - و " شبکه اجتماعی و اتاق فکر"- در تاریخ 2 شهریور 91 در روزنامه آرمان-به اختصار و از منظر جامعه شناختی، پاره ای از تغییرات اجتماعی حاصل از عصر اطلاعات را تبیین کرده و توضیح داده شد که فرمان ناپذیری گردش اطلاعات، سبب بروز شبکه های اجتماعی مجازی شدند که با ادبیات سیاسی حساس به کرامت انسانی و حقوق بشر تبدیل به "قدرت جریانی" در جهان شدندکه تمامی "جریان قدرت رسمی جغرافیایی" را تحت شعاع خود قرار دادند. در نتیجه به میزان استفاده کاربران اینترینت در هر جامعه ای، هویت های مشروعیت بخش سیاسی در آن جامعه جابجا گردیده که کمترین پی آمد آن ناکارآمدی اقتدار گرایی و خلق منظومه هایی سیاسی و فرهنگی جدیددر آن جامعه است.
در نتیجه فناوری اطلاعات و ارتباطات، بنیانهای ارتباطی تغییر کرده، و این تغییر منجر به تغییر پروسهی شکلگیری روابط قدرت در جامعه میشود. به عبارتی جامعهی اطلاعاتی منجر به تغییر تعریف قدرت و روابط قدرت شده است و هر گاه روابط اجتماعی تغییر کند، تغییرات روابط قدرت گریزناپذیر خواهد بود.
در تونس خودسوزی یک جوان میوهفروش، در مصر ضرب و شتم و قتل یک جوان توسط پلیس مصر، در لیبی دستگیری یک وکیل، در بحرین قتل یک پسر نوجوان توسط نیروهای امنیتی و در سوریه دستگیری و شکنجهی گروهی از نوجوانان به دلیل نوشتن شعار بر روی دیوار یک مدرسه به کمک شبکهی مجازی همچون فیس بوک باعث شعلهور شدن و شروع اعتراضات مردمی شده است.
3 عملا دیدیم که هیچ یک از حکومتهای مدعی و قدرتهای جهان، در ابتدای شروع اعتراضات در کشورهای عربی، قدرت فهم کارکرد شبکههای مجازی و هویتهای سیاسی و فرهنگی و پیشبینی آن را نداشتند. کاخ سفید با دهها جلسه با کارشناسان و نخبگان دانشگاهی و پس از هفتهها، توانست با شناختی تقریبی از اتفاقات تونس و مصر، به دنبال منافع ملی و هماهنگی با افکار عمومی جهانیان برآید. بطوریکه خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا تا قبل از کنارهگیری حسنی مبارک، ظرف کمتر از یک هفته سه بار موضع دیپلماتیک کشورش را درباره مصر تغییر داد.آمریکاییها در برابر تجمع مردم و مطالبات آنها در میدان تحریر قاهره، از درخواست اصلاحات توسط مبارک آغاز کردند و نهایتاً خروج وی را از قدرت خواستار شدند. در مجموع تنها کاری که از امریکا بر می آمد، مدیریت پنهان ماجرای مصر بود تاسبب فروپاشی کامل نظام اجتماعی مصر نشود. یعنی با نگهداشتن ارتش، اجازه نداد که نظام اجتماعی مصر همچون جامعه ایران در زمان انقلاب اسلامی دچار فروپاشی تمام و کمال شود.
4 در این عصر اطلاعات،بسیاری از بازیگران هجوم خواهند آورد تا هر خلا اطلاعاتی را که ممکن است بعد از یک حادثه بروزکند، پر کنند. ساختار حکومتهای اقتدارگرا و ایدئولوژیک در مقابل این خلا نا کارآمد بوده و قدرت تطبیق لحظه ای با تغییرات اجتماعی را ندارد. اطلاع رسانی غیر حکومتی شبکه های اجتماعی در جوامع اقتدارگرا سبب بروز تناقضات اجتماعی و بحران های اجتماعی میگردد. در صورتیکه در نظام های دموکراسی بروز هر گونه تناقضات اجتماعی در نتایج صندوقهای انتخاباتی ظهور می یابد. سرعت بکار گیری روز افزون تکنولوژی عصر اطلاعات در جوامع خاورمیانه سبب قدرت جریان گردید که جوانان و کاربران این تکنولوژی می خواهند. همانند دیگر مما لک پیشرفته رفاه زندگی و حکومت داشته باشند. لذا تبدیل به جوانانی شدند که حقوق بشر و برابری همه انسانها برای آنها از اختلافات تاریخی و دینی و قومی اولاتر است. و این در تعارض با حکومتهای اقتدارگرا و سنتی خاور میانه است. در سونامی عصر اطلاعاتدفاع از برتری قومی و طبقه ای در جوامع اقتدارگرا بسیار پر هزینه گردید. در نتیجه تصاعدی بودن بحران ها خاورمیانهبه علت طبیعت ناعادلانه بودن حکومتهای آن، همراه با گسترش تکنولوژی اطلاع رسانیاین جوامع خواهد بود، و نه دیپلماسی اجباری امریکا.
منتشره در هفته نامه ستاره صبح 18 شهریور 1391