چرا محمد مرسی نتوانست پیش بینی کند
صلحی که پس از 8 روز جنگ میان اسراییل و غزه با تدبیر محمد مرسی حاصل شد، سبب افزایش قدرت نرم حکومت جدید مصر گردید. محمد مرسی با آشنایی کامل با ادبیات سیاسی جهان و جلب اعتماد طرفین جنگ توانست حکومت جدید مصر را بعنوان عنصری ثبات بخش در عرصه بین المللی معرفی نماید. ولی پس از چند روز محمد مرسی با فرهنگ و ادبیات"قدرت" فرمانی را صادرکرد، که با عدم هارمونی با عرف و ادبیات عصر جدید، اعتبار و قدرت نرم حکومت جدید مصر را کاهش داد.
محمد مرسی با دانستن طول و عرض قدرت ها منطقه و جهان با جستجوی منافع مصر، بسیار موفق عمل نمود، ولی با ندانستن طول و عرض جغرافیای جدید سیاست داخلی، سبب زور آزمایی غیر واقعی در عرصه داخلی گشت. با توضیح مختصری از طول و عرض قدرتهای داخلی که امکان به قدرت رسیدن محمد مرسی را فراهم کردند؛ چرایی عدم پیش بینی محمد مرسی ملموس خواهد شد.
سه سال قبل سقوط حسنی مبارک، گروهی از جوانان اعضای فیس بوکی برای حمایت از کارگران شهر صنعتی المحله الکبریکه، از فعالان فضای مجازی خواسته بودند تا سیاه بپوشند و روز اعتصاب (۶ آوریل) در خانه بمانند. این گروه با دغدغه کرامت انسانی و آزادی بیان و اعتراض به اقتصاد راکد، فعالیت شان را ادامه دادند. در یک سال بعد (1387) در حمایت از جنگ غزه تعداد اعضای فیس بوک این گروه به 70 هزار نفر رسید . همین گروه بودند که در 5 بهمن 1389 ( 25 ژانویه) با فراخوان اعضایش به میدان تحریر توانستند با همراه ملت مصر در عرض 19 روز حکومت استبدادی با داشتن 000/700/1 نفر نیروی امنیت،ی ساقط نمایند. در سازمان دهی شروع اعتراضات، به غیر از گروه 6 آوریل هیچ حزبی، نهادی، منبر و مسجدی و هیچ شخصیت شناخته شده ای دخالت نداشتند.
جوانان شش آوریل تا قبل از برگزاری انتخابات در مصر، خویش را قهرمان انقلاب مصر میدانستند، ولی پس از انتخابات خویش را مغبون بازی سیاست یافتند. زیرا اسلامگراها با توجه به اینکه تنها در روز های پایانی انقلاب مصر همراه جوانان شدند، 52 درصد آراء صندوقها را تصاحب کردند. ولی عصر جدید، عصر انفجار اطلاعات، الزامات خاص خویش را به حکومت ها دیکته خواهد کرد.
در عصر جدید حکومت های جوامعی که فرهنگ دموکراسی در آن نهادینه نشده باشد، الزامی را احساس نمی کنند زیرا فرهنگ استبدادی این جوامع، حاکمانش را وادار به تمامیت خواهی می کند. الخصوص اگر ریشه فکری حاکم مربوط به گروهای باشد که با الگوهای کهنهی بخواهند ادامه حیات دهند، زیرا این کهنه اندیشان نمیتوانند احساس کنند که مهمترین تغذیهکنندهی ذهن مردم همین رسانههای سمعی-بصری کارگردانی نشده در شبکههای اجتماعی مجازی است.
امروزه بواسطه تکنولوژی عصر اطلاعات خبر رسانی و یا هدایت جامعه از کنترل صاحبان قدرت سیاسی، مذهبی و ملی خارج گردید و همهی کسانی که با این تکنولوژی سر وکار دارند در فضای مجازی بدون نیاز به سلسله مراتب، بر هر کنش سیاسی می توانند موثر باشند. در شرایط طبیعی هویت اجتماعی حاصل از این فضای اطلاع رسانی آزاد، شکلهای اجتماعی از پیش موجود را طوری جذب و یا تغییر می دهد که اقتدارگرایی در آن غیر ممکن می گردد. تصمیمات انحصارطلبانه محمد مرس نشان از عدم باور به این تغییرات است.
حساس ترین عامل پیوند دهنده استفاده کنندگان از تکنولوژی عصر اطلاعات "کرامت انسانی" و "عقلانیت" است. این حس همچون سیلی هر برنامه و نقشه ای را که تعارض با کرامت بشری داشته را در هم خواهد کوفت.
شاید معادلات جنگ سرد هنوز در سیاست خارجی کاربردی داشته باشد، ولی محمد مرسی نمی دانست که در عصر جدید، قدرت نرم هر جامعه ای از مصالح حکومتی و ایدئولوژی رهیده است. نکاستن از قدرت نرم حکومت، الزامات خودش را بهمراه خواهد داشت که مهمترین آن اخلاق مداری، تقدیس کرامت بنی آدم و ناکارآمدی اقتدارگرایی است
صعود و افول قدرت نرم حکومت مصر در طول یک هفته، انسان را به یاد جمله معروف ازناپلئون بناپارات: " از پیروزی تا شکست فقط یک قدم فاصله است " می اندازد. ناپلئون با ارتشی نیم میلیون نفری مسکو را فتح کرد و پس از سه ماه تنها با پانزده هزار نفر بازمانده از آن لشگر عظیم، در حال گریختن از روسیه آن جمله را بیان داشت.
منتشره در هفته نامه ستاره صبح 11 آذر 1391