نتایج صبر و مکر شیطان
صبر، فرزند دانش و تجربه، و ثمره آن رفاه بشری در دنیا و عاقبت بخیری در سرای باقی است. و به عکس آن؛ بی برنامگی، عجله و بی تدبیری، فرزند جهل و خودکامگی است.
صبر، فرزند دانش و تجربه، و ثمره آن رفاه بشری در دنیا و عاقبت بخیری در سرای باقی است. و به عکس آن؛ بی برنامگی، عجله و بی تدبیری، فرزند جهل و خودکامگی است.
در تاریخ معاصر، جدا از دوران حکومت استالین بر شوروی، طالبان بر افغانستان و کیم ایل سون بر کره شمالی، بشریت نتوانست از منظر مادی و قوانین ریاضی، ماهیت مشخصی را برای اخلاقی بودن، توصیف نماید.
به گواه تاریخ، مولانا در یک خانواده حنفی مذهب زاده شد. و اصولا همه اجداد و نیاکانش بر مذهب اهل سنت بوده اند. و خود او نیز فقیه و مفتی حنفیان بود. ولی بر اساس کتاب مثنوی معنوی نمی توان نام خاصی بر مذهب مولوی نهاد.
تاریخ ثابت نمود صاحبان قدرتی که با رفتاری خدای گونه قصد یکسان سازی فکر و اعمال مردم تحت حکومت خویش قدم برداشتند، جز جهنمی برای فرقه و ملتشان به ارث نگذاشتند. خوشبختانه حقیقت آموزه های دینی مانع از ظهور خدایگان زمینی اند.
جهل، جادویی است که گاه آدمیان در پناه آن میزیند و میآرامند وگاه در پیامد آن میسوزند و میمانند. مومنان اگر عاقل باشند به نهایت هستی میرسند و اگر جاهل بمانند کار ایشان بدانجا میکشد که روی هستی و تمدن را نبیند.
هر انسانی ذاتا دوست دارد مورد توجه دیگران قرارگیرد. و این انگیزه مطرح شدن در جمع، سبب ظهور خلاقیت در بشریت شده و با مطرح شدن نام خود، به پیشرفت علم و تکنولوژی, هنر و فرهنگ و دیگر عرصه های اجتماعی کمک می کند.
اهل لغت «جاه طلبی» را «مقام خواهی، منصب طلبی و منزلت جویی» معنا کرده اند. آز آنجاییکه "قدرت" ذاتا زیاده طلب، تمامیت خواه، متجاوز، فساد آور و سرکوب گراست،مصلحان هر جامعه ای برای مهار قدرت تئوری های مختلفی ارائه دادند.
عصر مولوی، عصر کشاورزی بود؛ که در عرصه عمومی آن انسان حق هیچ گونه انتخابی نداشت. و هزاران سال قبل از مولوی تا یک قرن پیش، معنی حکومت قرین بود با پادشاهی و سلطنت. در آن عصر بدون خونریزی حاکمی عزل نمی شد
هنگامی که انسان از علم و اندیشه در تعیین سرنوشت و جایگاه خویش استفاده نکند و براین باور باشد که اگر وارث تفکرات پدران و گذشتگان خود باشد، برای سعادت او کافی است و با این بهانه درب هر گونه اندیشه و تفکر را تخته نماید و اعتقادی به افزایش علم نداشته باشد، در جهل به سر می برد. به عبارتی، چنین انسانی در زندان جزم اندیشی ذهن خویش گرفتار است .جاهل به انجام هر عملی، منجر به جزمیت (دگم) در آن عمل می شود. خودبینی، خودنمایی، حماقت، مقدس نمایی و دیگر محصولات نفسانی ستون های بنای جزم اندیشی می باشد.
ارسال برای هفتمین همایش ملی و اولین همایشبینالمللی تجارت و اقتصاد الکترونیکی
چکیده:
بنگاه های اقتصادی شبکه ای حاصل از تکنولوژی عصر ارتباطات، همانند شاهراه جهانی تبادل اطلاعات اقتصادی، مناطق ارزشمند را درگوشه و کنار جهان به یکدیگر اتصال می دهد که ثمره آن انعطاف پذیری، نوآوری در تولید و توزیع است که در نهایت منتج به بهره وری و توسعه می گردد. لازمه مدیریت بر این بنگاه های اقتصادی شبکه ای، آشنایی با منطق تجارت و اقتصاد الکترونیکی است. منطقی که مدیران را به منظور دستیابی به فرصتهای بازار، خلاقیت، نوآوری و یادگیری مورد هدایت قرار می دهد و فضای لازم را برای توسعه مهارت های آموزش و رشد و بالندگی کارکنان فراهم می سازند، تا بتوانند به نحوی کار آمد با تولید دانش و پردازش اطلاعات، خود را با هندسه متغیر اقتصاد جهانی سازگار کنند و به اندازه ای انعطاف پذیر باشند که ابزار خود را با همان سرعت تغییر هدف، تغییر دهند و نوآوری کنند. این مقاله می کوشد از منظر جامعه شناختی، به فرهنگ و منطق حاکم بر تجارت و اقتصاد الکترونیکی در جوامع صنعتی پرداخته و تأثیر آن را بر بازار و دگرگونی های اشتغال و حذف اجتماعی بررسی کند.